18086521



متن آهنگ رضا بهرام دیوانه

در نگاهت لیلی خود پیدا نکردم با خجالت از چشم تو گلایه کردم

ز خود چه بیخود میکند نگاه تو هی میبرد صبر مرا

مجنونتم ای همنشین لیلی من یک دم ببین حال مرا

از دریا نترسانم که من در قلب تو جان میدهم

دریا بشی زیبای من غرق نگاهت میشوم هی

مغرور نشو جانان من حالا که دل در دست توست

من که به تو رو میزنم تنها به شوق دیدن تو

دیوانه مرا به دست کی سپردی دیوانه مرا با خود نبردی

دیوانه مرا به دست کی سپردی دیوانه مرا با خود نبردی

این حس شد زندان من این درد شد درمان من رویای تو پایان ندارد

قلبم بلند پرواز شد از چشم تو آغاز شد ترسی از این طوفان ندارد

از دریا نترسانم که من در قلب تو جان میدهم

دریا بشی زیبای من غرق نگاهت میشوم هی

مغرور نشو جانان من حالا که دل در دست توست

من که به تو رو میزنم تنها به شوق دیدن تو

دیوانه مرا به دست کی سپردی دیوانه مرا با خود نبردی

دیوانه مرا به دست کی سپردی دیوانه مرا با خود نبردی

پخش


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سایت شاهرخ بهمئی همه چی برای تو فکر سبز فروش اینترنتی محصولات رودخانه ماه خانم فیلم روزانه های عـــــآشقان کُره اخبار جامع تخصصی سئو حرفه ای تعاون narmila